یاعلی یاورم باش
امشب شب یتیمی شیعه ست... امشب علی آخرین نفسهای دور از فاطمه را میکشد! بسیار کلنجار رفت اول با مرغابی ها و بعدش با میخ در... هرکدام میپرسیدند: چرا؟؟؟ آرام در گوشی میگفت: دل تنگ فاطمه ام... دوست دارم امشب من باشم و تو و تا صبح از آسمان .........................................خدا ببارد..... ..................................................حتی مطلع الفجر .............................................................این است عاشقانه هایم در این ایام هم دوباره بی نام او نمیشود این بارهم هرچه علی میگویم باز هم میشود حس...
نویسنده :
مامان نینی
17:15